عاشقانه

بعد از چند ماه

من اومدم به عنوان یه مادر.. الان که مینویسم چند ماهه که سختی های زیادی کشیدم و بچم رو 7 ماهگی به دنیا اوردم معجزه وار طوری که کسی فکرش رو نمیکرد بچم بمونه..5 هفته بیمارستان خوابیدم با کیسه اب پاره و نه سوراخ...ولی از اون جایی که خدا خواست بچم هفته 32 بارداری طبیعی به دنیا اومد و 11 روز توی دستگاه بود با وزن 1900... بازم اومدم بگم که روحیه ندارم ..از آذر تو قرنطینه ام...الانم که بخاطر کرنا و بچه ی کوچیک هیچ جا نمیتونم برم..خلاصه اینکه اون چیزی که میخواستم رو دارم ولی اون حسی که میخواستم رو نه خدارو بخاطر همه ی نعمت هاش شکر
9 ارديبهشت 1399
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عاشقانه می باشد